???????????? *از پرفسور سمیعی ، ، ، پرسیدند ، ، ، تو چرا به خدا ، ، ، اعتقاد داری ، ، ، گفت کنار دریا ، ، ، مرغابی را دیدم که ، ، ، پایش شکسته ، ، ، پایش را ، ، ، داخل گلهای رس مالید ، ، ، بعد به پشت خوابید ، ، ، و پایش را به ، ، ، سمت نور خورشید ، ، ، گرفت تا ، ، ، گل خشک شود ، ، ، اینطوری پای خودش را ، ، ، گچ گرفت ، ، ، فهمیدم که نیرویی ، ، ، مافوق طبیعی ، ، ، وجود دارد ، ، ، که به او ، ، ، این آموزش را داده ، ، ، حالا اسم این نیرو را ، ، ، می توانید خدا ، ، ، پایش منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

ملودی روزانه روزمرگی های یه ویلچری ایران وب دیتا قانع کردن دولت ایران وشما مردم سرزمین ماهی وب سایت چاپی پلات لمینت سایت رسمی ابراهیم جوادی حفاظ شاخ گوزنی | درب آکاردئونی | نرده پنجره 09127800603 lilini